روابط جامعه ایزدی، به ویژه ایزدیهای شنگال، با دولت عراق و حکومتهای سیاسی، موضوعی همزمان تاریخی و کنونی است که نیاز به تحلیل و ارزیابیهای بنیادی دارد. دلیل این امر این است که جامعه ایزدی به عنوان بخشی از مردم عراق، همیشه خود را در قبال دولت عراق مسئول دانسته و فداکاریهای بزرگی انجام داده است. اما دولت عراق، به ویژه دولتهای حاکم، به همان شکل به جامعه ایزدی پاسخ ندادهاند. این وضعیت و واقعیت، به ویژه پس از فاجعه ۲۰۱۴، با تمام ابعاد خود و به شکلی روشن آشکار است. سوال اساسی این است که روابط جامعه ایزدی و عراق از این پس بر چه پایهای پیش خواهد رفت. جامعه ایزدی میخواهد با روابط دموکراتیک، وجود خود را در عراق ادامه دهد، اما سیاست عراق در قبال ایزدیها، بستر وحدت دموکراتیک را تضعیف میکند و یک سیاست تبعیضآمیز و استبدادی در پیش گرفته میشود. این وضعیت از حوزه حفاظت و امنیت، تا موضوع نمایندگی سیاسی، بازگشت و بازسازی شنگال خود را نشان میدهد.
عراق به ایزدیها به چشم شهروند خود نگاه نمیکند
آنچه آشکار است، موضع عراق در قبال ایزدیها جدی نیست و به آنها به چشم شهروند خود نگاه نمیکند. این ادعا جوانب بسیاری دارد که لازم است آنها را تشریح و تحلیل کنیم. یکی از نکات اصلی که این ادعا نشان میدهد این است که دولت عراق ایزدیها را به طور کامل شهروند خود نمیبیند. این بدان معناست که حقوق و خواستههای ایزدیها ممکن است به طور جدی مورد توجه قرار نگیرند و این جامعه از نظر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با تبعیض مواجه شود. این میتواند در توزیع منابع، نمایندگی در دولت، یا در اجرای قوانین آشکار شود.
حفاظت و امنیت
پس از حملات داعش به شنگال در سال ۲۰۱۴، که در آن هزاران ایزدی کشته، ربوده و آواره شدند، مسئولیت دولت عراق برای حفاظت از آنها بارها مورد انتقاد قرار گرفته است. بیتوجهی جدی به امنیت ایزدیها میتواند به این معنا باشد که دولت در تامین حفاظت کافی شکست خورده، نتوانسته نه از خاک خود و نه از جامعه خود محافظت کند، و این باعث میشود ایزدیها خود را در معرض خطر ببینند و به دولت عراق بیاعتماد باشند. بیاعتمادی ایزدیها نسبت به دولت عراق، مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه سالهاست که در ذهن افراد جامعه ریشه دوانده است.
مشکلات بازگشت و بازسازی
با وجود اینکه چندین سال از آزادسازی شنگال میگذرد، بازگشت ایزدیها به سرزمینهایشان به کندی ادامه دارد و با موانع زیادی روبرو هستند. اگر عراق به ایزدیها به چشم شهروند خود نگاه میکرد، باید تلاش میکرد کمکهای جدی برای بازسازی مناطق ویران شده، فراهم کردن شغل و خدمات و تضمین بازگشت آوارگان ارائه دهد. عدم وجود این تلاشها، بیتوجهی عراق را تقویت میکند.
نمایندگی و تصمیمات سیاسی
ایزدیها به درستی و واقعبینانه در فرآیندهای تصمیمگیری عراق نمایندگی نشدهاند. این میتواند منجر به عدم توجه به خواستهها و نیازهای آنها در سیاستهای دولت شود. اگر دولت، واقعا ایزدیها را شهروند خود و برابر بداند، باید راههای گستردهتری برای مشارکت آنها در زندگی سیاسی باز کند و ایجاد کند.
این ادعا که عراق در مسئله ایزدیها جدی نیست و به آنها به چشم شهروند خود نگاه نمیکند، نارضایتی عمیقی را نسبت به شیوه برخورد دولت با این جامعه نشان میدهد. این امر بر مسائلی مانند تبعیض، کمبود حفاظت، مشکلات بازگشت و عدم نمایندگی سیاسی تاکید میکند. برای تغییر این دیدگاه، لازم است دولت عراق گامهای ملموسی بردارد تا حقوق ایزدیها را به عنوان شهروندان کامل تضمین کند و نیازهای آنها را با جدیت بیشتری مورد توجه قرار دهد.
افزایش نمایندگی سیاسی ایزدیها و گامهای لازم
افزایش نمایندگی سیاسی ایزدیها نه تنها یک خواسته مشروع است، بلکه گامی مهم برای ثبات و پیشرفت عراق نیز محسوب میشود. زمانی که دولت عراق به ایزدیها به چشم شهروندان برابر نگاه کند، باید راههای گستردهتری برای مشارکت آنها در زندگی سیاسی باز کند. این میتواند با چند گام محقق شود:
۱. سهمیه در پارلمان:
اجرای یک سهمیه مؤثر برای ایزدیها در پارلمان عراق گامی اساسی است. این امر تضمین میکند که نمایندگان ایزدی مستقیما صدای جامعه خود را به مراکز تصمیمگیری برسانند. سهمیه نه تنها تعداد کرسیها را تعیین میکند، بلکه باید اجازه دهد نمایندگان واقعی و شایسته ایزدی که از حمایت جامعه خود برخوردارند، انتخاب شوند تا در زمینه سیاسی برای جامعه خود ایفای نقش کنند.
۲. مشارکت در دولت و وزارتخانهها:
افزایش مشارکت ایزدیها در دولت، هم در سطح فدرال و هم در سطح منطقهای، بسیار مهم است. این شامل فراهم کردن مناصب بالا در وزارتخانههای مرتبط، مانند وزارت امور مهاجرین، حقوق بشر، یا وزارت آموزش و پرورش است. حضور نمایندگان ایزدی در این نهادها تضمین میکند که خواستهها و مشکلات جامعه ایزدی از نزدیک پیگیری و حل شوند.
۳. حمایت از سازمانهای جامعه مدنی و خودمدیریتی دموکراتیک:
دولت باید از سازمانهای جامعه مدنی ایزدی حمایت کند. این سازمانها میتوانند نقش مهمی در افزایش آگاهی سیاسی در جامعه، آموزش نسلهای جدید و آوردن خواستههای جامعه به دستور کار سیاسی ایفا کنند. حمایت مالی و فنی از این سازمانها ظرفیت آنها را تقویت خواهد کرد. اگر عراق خودمدیریتی دموکراتیک را در شنگال ایجاد کند، این یک الگو برای کل عراق خواهد شد و میتواند بر اساس این الگو خود را از بحرانها نجات دهد.
۴. اجرای قانون انتخابات عادلانه:
اغلب سیستمهای انتخاباتی موجود، خلقهای کمشمار را محروم میکنند. لازم است که قانون انتخابات مورد بحث و بررسی قرار گیرد و تغییر یابد تا حق نمایندگی عادلانه برای همه خلقهای کمشمار، از جمله ایزدیها، تضمین شود. این میتواند از طریق مناطق انتخاباتی خاص یا با سیستمهای رایگیری که امکان نمایندگی گروههای کوچک را فراهم میکنند، صورت گیرد.
۵. گفتگو و مشورت مداوم:
دولت باید به طور منظم با طرفهای ایزدی گفتگو و مشورت کند. این شامل نه تنها مسائل مستقیمی است که بر جامعه ایزدی تاثیر میگذارند، بلکه موضوعات سیاست عمومی نیز هست. این گفتگو نباید تنها در زمان بحران انجام شود، بلکه به عنوان بخشی از یک فرآیند تصمیمگیری مداوم باشد.
با این گامها، عراق میتواند نشان دهد که واقعا میخواهد ایزدیها را شهروند خود ببیند و آنها را به طور فعال در ساخت آینده میهن مشارکت دهد.
سوال این است: آیا دولت عراق آماده برداشتن این گامها است؟